بچه های باخرز
لبیک اللهم لبیک
روز عرفه، روز معرفت، روز زدودن قلب از غبار عصیان و روز خدا و خدایی شدن است. روز عرفه روز کنار زدن ابر تیرگیها و حضور در روشنای هدایت است. روز عرفه قدم زدن در زیر ترنم باران الهی و سیراب شدن از باران عبودیت است. ای کاش ما نیز در این روز در صحرای عرفه بودیم تا بازمزمه عشق، خود را به معشوق نزدیکتر می ساختیم. خوشا به حال آنانی که در این روز در صحرای عرفات آن ایوان هزار نقش خداشناسی حضور دارند و با الهی العفو گفتن دل بی قرار خود به معشوق سپرده اند. خوشا به حالتان زائران حریم یار که با کلمات روحبخش دعای حسین (ع) لیبک خدای عرفه را می شنوید.
چه معشوق خوبی که بهانه های زیادی به عاشق خود داده تا او را به خود نزدیکتر سازد. ایام بزرگی چون عرفه تا عاشق عطر و گلابی بر خود زند برای رسیدن به معشوق، عید قربان نیز بهانه دیگری است برای رسیدن به یار، در این روز بزرگ و عید بزرگ مسلمانان هر کس از کشتی عرفه جا مانده میتواند بر کشتی نجات قربان سوار شود. این عید نیز بهانه ای برای زدود خود از گناه، آب و جار زدن به قلب برای پاک کردن از ناپاکیهاست. ایامی است برای نوازش گلها و روز لبخند عرفا و گریه شیطانهاست. آری، روزدهم ماه ذی حجه، از جمله روزهای خاصّ خداست که نیکی ها را برای مومنین به ارمغان می آورد. روز عید قربان روز منت بر بندگان خوب خداست تا سنجیده شوند چقدر به خدا و معشوق خود علاقه دارند.
لبیک اللهم لبیک
روز عرفه و عید قربان بر همه عاشقان گرامی و مبارک باد السلام علیک یا محمد بن علی، ایها الامام الباقر، یابن رسول الله سالروز شهادت ابو جعفر محمد بن علی (ع) امام پنجم از ائمه اثنی عشر (ع) و هفتمین معصوم از چهارده معصوم (ع)، که در سال 114 ق. در مدینه رخ داد … به پیروان حضرتش تسلیت باد امام باقر(ع) امام پنجم شیعیان و فرزند امام زین العابدین(ع) است. مادر آن بزرگوار، حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است که مکنی به ام عبد الله یا ام الحسن بود و با این ترتیب آن حضرت هم از جانب مادر و هم از جانب پدر فاطمی و علوی بوده است، لقب ایشان به دلیل دانش بیکران باقر یا باقر العلوم بوده است … شهید محمد حسین فهمیده یه نمونه است تو جنگ ما، ولی این دلیل نمیشه که بگیم هیچ نوجوان دیگه ای تو اون سن تو جبهه ها نبودن. 36 هزار شهید دانش آموز و نوجوان یعنی 36 هزار فهمیده که اون زمان علائق و دلبستگی هاشون رو کنار گذاشتند و رفتند تا بقیه دانش آموزان و نوجوانهای هم سن و سالشون درس بخونن. بهنام محمدی ها، رضا پناهی ها، حسین ناصرخاکی ها، دمیاد ها، طوقانی ها و خیلی های دیگه تو اون سن و سال کوچیکشون به درک و فهمی رسیدند تا ما برامون احلی من العسل قاسم بن الحسن(ع) غیر قابل قبول و دور از ذهن نباشه. وقتی تو زندگی، وصیت نامه و .... شون سیر می کنیم دقیقا به این عروج روحانی اون جسم های کوچیک پی ببریم. یکی از اون نمونه ها و اسوه ها بزرگ پهلوان کوچک، سعید طوقانیه. کسیکه اون همه حکم و نشان رو کنار گذاشت و رفت وسط میدون جنگ و بهترین چرخ و گردش زندگیش رو زد و جاودانه شد.
وصیت نامه شهید سعید طوقانی سعید طوقانی 14/4/63 ساعت 30/12 پی نوشت: اینم هدیه قافله شهداء به همه دوستداران شهدا که برای اولین بار پخش میشه
استقبال تاریخی و باشکوه مردم با معرفت و ولایت شناس قم از مقام معظم رهبری
میلاد با سعادت آقا علی بن موسی الرضا (ع) بر شیفتگان حضرتش خجسته باد
خلاصه ای از زندگانی امام رضا(ع)
لبیک لا شریک لک لبیک
ان الحمد و النعمه لک و الملک
لا شریک لک لبیک
لبیک لا شریک لک لبیک
ان الحمد و النعمه لک و الملک
لا شریک لک لبیک
بزرگانی چون شیخ صدوق و طوسی در امالی خود روایت کرده اند که رسول الله (ص) آن حضرت را باقر نامید و به جابر بن عبد الله انصاری فرمود: « ای جابر زمان یکی از اولاد مرا که از فرزندان حسین است درک خواهی کرد، او هم نام من است و علم را با مهارت بسط میدهد و میشکافد، وقتی او را دیدی سلام مرا به او برسان».
همچنین یکى از علماى بزرگ اهل سنّت به نام ابن حجر هیتمى درباره ایشان مى نویسد:
«محمّد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمت ها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بى بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وى را شکافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند.»
این گوشه ای از زندگینامه ی بزرگ پهلوان کوچک:
سعید طوقانی، سال 1348 در تهران به دنیا آمد و به لحاظ اینکه پدرش حاج اکبر، از ورزشکاران باستانی بنام تهران بود، در سن چهار – پنج سالگی به این ورزش علاقه مند شد و به همراه پدر و برادران بزرگترش که آنان نیز از جمله ورزشکاران بودند، در زورخانه حضور پیدا می کرد .
علاقه زیاد او به شیرینکاری در ورزش باعث شد تا در این زمینه رشد بسیاری کند و با ارائه نمایشهای زیبا، همگان را متحیر سازد . شش سالگی او مصادف بود با حضور بیش از پیشش در عرصه ورزش باستانی و در سن هفت سالگی در مراسمی با حضور مسئولین رده بالای مملکتی آن زمان - سال 1356 – توانست تنها در عرض 3 دقیقه 300 دور به دور خود بچرخد و با اجرای حرکات منحصر بفرد ، بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود سازد.
از آن روز به بعد، پوسترها و تصاویری با عنوان « پهلوان کوچولوی کشور سعید طوقانی » زینت بخش زورخانه ها و نشریات ورزشی شد .
با شروع حرکت مردم به رهبری امام خمینی (ره) علیه ظلم و ستم حکومت طاغوت ، سعید نیز همراه بزرگترهای خانواده خود در آن شرکت کرد و با سیل خروشان ملت همراه گشت.
با شروع تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران در مهر ماه سال 1359 ، باوجودی که سن و سال چندانی نداشت ، بر رفتن به جبهه اصرار می کرد، چرا که نمی توانست بماند و شاهد باشد که برادران بزرگترش علی ، محمد و حمید به جبهه بروند و او در خانه باشد .
مجروحیت علی و به دنبال آن مفقود شدن محمد در عملیات والفجر یک در بهار سال62، تصمیم سعید را برای اینکه جای برادرانش را در جبهه های دفاع از دین و شرف پر کند ، دوچندان کرد. سرانجام با اصرار فراوان توانست همراه پدرش و گروهی از ورزشکاران باستانی، برای اجرای ورزش برای رزمندگان اسلام ، راهی جبهه شود . ولی خود بخوبی می دانست که این همه فقط بهانه ایست برای حضور در صفوف رزمندگان و بس .
در بازگشت از جبهه، اگرچه جسمش به خانه بازگشت و ظاهرا در کلاس درس بود، ولی روحش در جبهه ها جا مانده بود و همان شد که آنقدر اصرار ورزید و با دستکاری شناسنامه خود و بالا بردن سنش، توانست در بهار سال 1363 راهی جبهه ها شود .
سعید با حضور در پادگان دوکوهه ، به همراه شهید "عباس دائم الحضور" توانست رزمندگان را به ورزش باستانی جذب کند و با بهره گیری از کمترین امکانات، زورخانه ای نیز در اردوگاه برپا کند که بعد از شهادت او نیز ورزش باستانی در جبهه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار بود.
شامگاه بیست و دومین روز اسفند ماه 63 در شرق دجله ، صفوف رزمندگان می رفتند تا سینه خصم را بشکافند و سعید باوجود ناراحتی جسمی ، دلیرانه و دلسوزانه مسئولیت خود را به انجام می رساند که بناگه دوستانش متوجه شدند سعید از ستون نیروها جدا شد . فرمانده گروهان که به او نزدیک شد، متوجه شد گلوله تیربار سنگین دوشکا شکم او را دریده است و لحظه ای بعد سعید زانو بر زمین زد و به نزد برادر خود شتافت.
جنازه محمد ده سال بعد از شهادتش باز آمد و ده سال بعد از شهادت سعید نیز استخوانهای پهلوان کوچولوی کشور بر دوش دوستان و آشنایان رفت تا در ورزشگاه شهیدان طوقانی در کاشان به خاک سپرده شود .
با درود و سلام بر انبیا و اولیا معصومین (ع) خصوصا چهاردهمین ولی مطلق و معصوم بر حق منجی عالم بشریت حجه ابن الحسن العسکری(عج) و نائب عزیز آن بزرگوار ابراهیم زمان و بت شکن عصر روحی له الفدا و صلوات و رحمت بر روح پر فتوح شهدای بخون غلطیده که به رفیق اعلی پیوستند و از غیر حق گسستند و لایق مرزوق شدن عندالرب گردیدند و طلب شفای عاجل جانبازان اسلام از کسی که اسم او شفای قلوب و عابدان است و استدعای صبر جمیل و اجر جزیل بر بازماندگان شهدا و جانبازان که چشم و چراغ این ملتند ،پدر و مادر عزیز و بزرگوارم را که بر من حقوق و منتهای بی شمار درند سلام صمیمانه میرسانم و امیدوارم از خطایا و لغزشهای بنده درگذرند و همانگونه که خانواده شهدا بر فقدان پسرانشان و برادرم صبر و شکیبایی نمودند بر شهادت من که همچون او آنها را دوست دارندکه پیرو سالار شهیدان و سرور آزادگان حسین بن علی ( ع ) باشم و انشاالله به این آرزویم که ادامه خط برادران عزیزم بود و رضای خدا و امام زمان ( عج ) و امام امت در آن است برسم و نیز حلیم و بردبار باشید و خوشحال باشید که امانتی که خدا به شما داده بود به خوبی باز گرداند و انشاالله بتوانیم سبب افتخار و شفاعت شما در آخرت که خانه اصلی و حقیقی است باشم و ازشما و همه میخواهم که شدیدا مقلد و متعبد امام امت باشید و دوستی و دشمنی و حب و بغض و همه اعمالتان را بر محور امام امت و سخنان و رفتار و کردار او قرار دهید و در فتنه ها و گیرودارها تمسک به این حبل متین و نماینده صراط مستقیم که شما را بیشتر از خودتان دوست دارد و اختیارتان را بیشتر از خودتان دارد نمایید تا از بلاها و آزمایشات سرافراز و با رضای حق بیرون آیید و کاری نکنید که لیاقت یاوری امام زمان را از دست بدهید تا میتوانید مراقب و محاسب اعمال و احوال خودتان باشید و خود را در محضر خدا حس کنید که اگر شما او را نمی بینید او شما را می بیند و رئوف و رحیم و قادر و قهار است و حلم و صبر او شما را ظلوم و جهول نکند .
دانلود کلیپ تصویری اجرای حرکات باستانی توسط شهید سعید طوقانی - (4.2 مگابایت) - 3gp
دانلود کلیپ تصویری اجرای حرکات باستانی توسط شهید سعید طوقانی - (4.3 مگابایت) - mp4
ولادت
در یازدهم ذی القعده سال 148 ه.ق پرتوى از نور رخشان امامت بر زمین تابید و تاریکناى سلطه گرى و هواپرستى، با زایش رهبرى ربّانى و رهاننده، به رسوایى افتاد.
آری زمینی شدن این امام رئوف (امام على بن موسى الرضا علیه السلام) به عنوان سرچشمه اى از نیکى و مهربانی شادی بخش دلهای زمینیان شد و چون سرچشمه اى از نیکى و مهربانى و هدایت رخ نمود و پناهگاهى پدید آمد که خدا پرستان را در خود گرد آورد.