رضا خدادادی - بچه های باخرز

بچه های باخرز

شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای»
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)
   متن زیر قسمتی از سخنان یکی از شخصیت های سیاسی دینی کشور عزیزمان ایران است که در خبرگزاری صدای افغان منتشر شده است. اگرچه جملاتی از این متن به انتقاد از شخصیت هایی پرداخته اما بدون اینکه جانب این یا آن را تایید یا تخطئه کنیم [با توجه به اینکه تمام شخصیت های درون نظام جمهوری اسلامی ایران برای همه ما محترم و قابل قدر می باشند] از آنجایی که اصل صحبت پیرامون اهمیت کلمه امام گفتن مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای و نگفتن این کلمه، برای ما جالب آمد، به همین دلیل جهت اطلاع دوستان،  عین متن منتشره را مجدداً در این وبلاگ به دست نشر می سپارم
***
اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.
ده سال هر کا
ری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند "آیت‌الله خمینی".
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر م
ا بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی، ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
یک رسانه‌ی غ
ربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
پایان قسمت اول

نوشته شده در چهارشنبه 89/1/18ساعت 12:42 عصر توسط رضا خدادادی نظرات ( ) | |
شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای»
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)
 . . . شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛  قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
ما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛
 مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و  تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم. ( مراجعه کنید به کتاب مبانی توسعه و تمدن غرب شهید آوینی)
در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.
شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای».
 سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف
نوشته شده در چهارشنبه 89/1/18ساعت 12:17 عصر توسط رضا خدادادی نظرات ( ) | |
 

نوشته شده در چهارشنبه 89/1/18ساعت 12:15 عصر توسط رضا خدادادی نظرات ( ) | |

ولادت مسعود نبی مکرم اسلام

 حضرت ختم مرتبط، محمد مصطفی (ص)

و سلاله پاکش

حضرت امام جعفر صادق(ع)

 مبارک باد 

امام ششم (ع) فرمود: شیطان به هفت آسمان بالا میرفت و خبرهای آسمانی را گوش میداد، وقتی که عیسی (ع) تولد یافت از سه آسمان رانده شد، و تا آسمان چهارم میرفت، و چون حضرت رسول (ص) متولد شد از همه آسمانها رانده گردید.

 


نوشته شده در پنج شنبه 88/12/13ساعت 4:34 عصر توسط رضا خدادادی نظرات ( ) | |
رفته بودم نانوایی چند دونه نان برای منزل بخرم، در کنار صف نانوایی خانم مسنی بود که هر یک از مشتریان را می دید، می گفت: اگه امکان دارد چند دونه نون برای من بخر. بعضی عزیزان نانی به ایشان میدادند و بعضی بی تفاوت، نگاهی حقیرانه به وی می انداختند و عبور می کردند.

من چند دونه نان خریدم و خواستم سوار خودروم شوم که ایشان(خانم مسن) گفت: من هم تا سر میلان می روم پسرم خدا خیرت دهد منم تا آنجا ببر. گفتم بفرمائید مادر. ایشان سوار شد. از ایشان سؤال کردم مادرم این همه نان را برای چی می خواهی. سفره دل این درد کشیده باز شد و گفت: چندین سال است تنهام، نه کسب و کاری دارم و نه توان کار، بچه ها هم همه دنبال زندگی خودشان هستند. شوهری هم ندارم چون سالها پیش از من جدا شده است. این نانها را می برم خشک می کنم و با کمکی که از دیگران بهم می شه روزی یک پاکت شیر می گیرم و نانها را در آن خیس کرده و استفاده می کنم.

فقر واقعیتی تلخ و چرکینگفتم مگر بچه ها کمکت نمی کنند یا مگر تحت پوشش سازمانهای خیریه از جمله کمیته امداد حضرت امام(ره) نیستی. اشک در چشمانش حلقه زد و بغض گلویش را گرفت و دیگر چیزی نگفت!

از این، واقعیتهای تلخ و نکبت بار  زیاد مشاهده می شود که دل هر بیدار دلی را به درد می آورد. واقعیتهای  چرکین که هیچ گاه از خاطره ها پاک نمی شود.

من پس از بازنشستگی گاهی با ماشین مسافرکشی می کنم  و روزانه چندین زن و مرد و حتی کودک را گرفتار این بلای نکبت بار می بینم.

بلا و گرفتاری بنام فقر، تهی دستی و . . . که در همه موارد علت اصلی بیکاری و تورم است که توان نفس کشیدن را از همه گرفته است.

بیکاری و تورم که اخیراً بیداد کرده و فقرا را فقیر تر و ثروتمندان را ثروتمندتر کرده است. متاسفانه قیمت ها هم هیچ ثباتی ندارد و هر روز باعث افزایش نرخ تورم می شود و ما باور نمی کنیم کسی هست که تمام روزش فقط با یک نان سپری می شود.

جوابگوی این مظلومین چه کسی است. کسانی که دستشان به دهانشان می رسد زیر فشار گرانی کمر خم کرده اند چه برسد به این بینوایان.

کارگری که کمتر از 10 هزار تومان مزد دریافت  می کند، آنهم آیا یک روز برایش کار باشد یا نه و از طرفی با چندین عائله چکار باید بکند.

آیا باید بنشینیم و  شاهد اتفاقات ناگوارتری باشیم؟

مسئولین عزیز و خدمتگذار بدانند غول گرانی کمر همه را شکسته است.

هرکسی به تناسب سفره ای که دارد نگران وضعیت معیشتی خود هست. گرانی و تورم و از همه مهمتر بیکاری توان فکر کردن را از افراد گرفته است.

با وضعیت وخیم گرانی ها، کارگرانی که توان کار را دارند بعضاً نان شب ندارند چه رسد به فقرا  که حتی در آمدشان در روز به 500 تومان هم نمی رسد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 88/12/1ساعت 11:2 صبح توسط رضا خدادادی نظرات ( ) | |
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
پایگاه جامع اطلاعات دینی شهرستان تایباد

ابزار مذهبی وبلاگ
 فال حافظ - قالب وبلاگ

.


جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

designer

دریافت کد آهنگ