بچه های باخرز
«ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده (به مردم) برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند تو را از مردم حفظ خواهد کرد» عید غدیر، عید اکمال دین، عید پیوند نبوت و امامت بر همه مسلمانان جهان مبارک باد از آغاز ذی القعده سال دهم هجری که مقارن با آخرین سال زندگانی پیامبر بود، پیامبر خدا(ص) به تمام مناطق مسلمان نشین و طوائف و قبائل مسلمان عربستان خبر داد که وی در این ماه به مکه معظمه خواهد رفت و مراسم عمره و حج را به جای خواهد آورد و بدین ترتیب بزرگترین اجتماع مسلمانان شکل گرفت، که معروف به حجةالوداع است. در پی نزول این آیه، حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر دادند همینکه به منطقه کراع الغمیم - که غدیرخم در آن واقع شده – رسیدند، رسول خدا(ص) فرمودند: أَیُّهَا النَّاسُ أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ أَنَا رَسُولُ اللَّه برخی از بخشهای این سخنرانی - که در معرفی مقام امیرالمؤمنین(ع) میباشد - چنین است: بعد از پایان خطابه، این آیه بر پیامبر فرو فرستاده شد: مراسم بیعت مسلمانان با پیامبر و امیر المؤمنین علیه السلام سه روز به طول انجامید و حتی بانوان با قرار دادن دست خود در ظرف بزرگ آبی که در سوی دیگر آن در درون خیمه، دست پر صلابت امام علی علیهالسلام قرار داشت، بیعت خود را اعلام میکردند. علامه امینی فهرست دهها منبع از اهل تسنن، که ماجرای یاد شده را به عنوان شأن نزول آیهی اول سورهی معارج یاد کردهاند، ذکر نمودهاست. ترجمهی آیات اول این سوره چنین است: در میان اصحاب رسول خدا (ص ) 110 نفر، در میان تابعین 84 نفر، در میان علماى قرن دوم هجرى 56 نفر، در میان علماى قرن سوم هجرى 92 نفر، در میان علماى قرن چهارم هجرى 43 نفر، در میان علماى قرن پنجم هجرى 24 نفر، در میان علماى قرن ششم هجرى 20 نفر، در میان علماى قرن هفتم هجرى 21 نفر، در میان علماى قرن هشتم هجرى 18 نفر، در میان علماى قرن نهم هجرى 16 نفر، در میان علماى قرن دهم هجرى 14 نفر، در میان علماى قرن یازدهم هجرى 12 نفر، در میان علماى قرن دوازدهم هجرى 13 نفر، در میان علماى قرن سیزدهم هجرى 12 نفر، در میان علماى قرن چهاردهم هجرى 19 نفر. همچنین حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت از جمله در کتاب «مسند» امام احمد حنبل، در «سنن» ترمذى، «مسند احمد» و در «مستدرک» حافظ ابن عبداللّه حاکم نیشابورى به مضامین مختلف ذکر شده است. گفتنی است: غدیر کمی قبل از جحفه که محل افتراق اهل مدینه و اهل مصر و اهل عراق و اهل نجد بود به امر خاص الهی انتخاب شد. در این مکان، آبگیر و درختان کهنسالی وجود داشت. هم اکنون نیز، غدیر محل شناخته شده ای در دویست و بیست کیلومتری مکه و به فاصله دو میل قبل از جحفه به طرف مکه قرار دارد، و مسجد غدیر و محل نصب امیرالمؤمنین علیه السلام محل عبادت و زیارت زائران است. منبع: برداشت آزاد از اینترنت
با پایان حج رسول خدا(ص) به سرعت دستور حرکت جهت اجتماع در غدیر خم را دادند. با اینکه انتظار می رفت پیامبر خدا در اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادی خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند، و همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در غدیر خم حاضر باشند.
برای مردم بسیار جالب توجه بود که پیامبرشان - بعد از ده سال دوری از مکه – بدون آنکه مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارشان بیایند و مسایل خود را مطرح کنند، بعد از اتمام مراسم حج فوراً از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در غدیر امر نمودند.
صبح آن روز که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم از مکه حرکت کردند، سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر (و به قولی صد و چهل هزار، و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمین زده می شدند به همراه حضرت حرکت کردند. حتی دوازده هزار از اهل یمن - که برای رفتن به وطن خود باید مسیر دیگری را میرفتند به دستور ایشان با کاروان مسلمانان همراه شدند.
در میان راه مکه و مدینه در غدیر خم، آیه قرآن نازل گردید:
«ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده (به مردم) برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرساندهای و خداوند تو را از مردم حفظ خواهد کرد»
ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم.
و این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است.
رسول خدا دستور دادند تا همهی کاروانیان در آن محل اجتماع کنند، و در همان جا در حالی که شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سرانداخته و گوشه ای از آن را زیرپای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند، خطابهی طولانی غدیر توسط پیامبر اکرم ایراد گردید.
ای مردم! بدانید که خداوند علی ( علیه السلام)را ولی و امام شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کنند، و بر شهری و روستایی و عجم و عرب و آزاد و مملوک و بزرگ و کوچک و سفید و سیاه واجب ساختهاست.
آگاه باشید که « امیرالمؤمنین » غیر از این برادرم کسی نیست و پیشوایی مؤمنان پس از من بر کسی جز او روا نخواهد بود.
او جانشین من در امتم و پیشوای کسانی است که به من ایمان آوردهاند و نیز جانشین من در تفسیر کتاب خداست.
خداوند دین شما را به واسطه امامت او کامل گردانید.
به دستورات او گوش فرا دهید تا در سلامت بمانید و از او پیروی کنید تا هدایت شوید.
ای مردم! من « صراط مستقیم »ام که خداوند شما را به پیروی آن امر فرمودهاست. آن گاه پس از من، علی ( علیه السلام)و پس از او، فرزندانم ( علیه السلام)از نسل او.
من (از جانب خداوند) دستور یافتهام که از شما در مورد آن چه که از سوی خداوند راجع به علی ( علیه السلام) امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او( علیه السلام) آوردم، بیعت بگیرم و دست شما را بفشارم.
خداوند به من امر کرده که از زبانهای شما در مورد آنچه بیان نمودم - راجع به علی امیر المؤمنین ( علیه السلام)و امامانی که پس از او میآیند ( علیه السلام)و از من و از اویند، اقرار زبانی بگیرم و چنان که خبرتان دادم، نسل من از صلب علی ( علیه السلام)است.
همگی بگوییید: «شنیدیم و اطاعت میکنیم و خرسندانه - در مقابل آن چه از سوی پروردگار ما و خویش دربارهی امامت علی امیرالمؤمنین( علیه السلام) و امامانی که از صلب او به دنیا میآیند( علیه السلام)، به ما رساندی - سر تسلیم فرود میآوریم. بر این عقیده زندهایم و با آن میمیریم و با آن (در قیامت) محشور میشویم. تغییر نمیدهیم و تبدیل و انکار نمیکنیم، تردید به دل راه نمیدهیم و از این عقیده بر نمیگردیم و پیمان نمیشکنیم»
(البته در روایت است که همزمان افرادی چون ربیعه بن امیه بن خلف کلام حضرت را برای مردم تکرار می کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند)
امروز کافران از دین شما مأیوس شدند. پس از آنان نهراسید و از من )پروردگار) بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام داشتم و اسلام را به عنوان دینتان پسندیدم.»
منافقین که گروه قابل توجهی را تشکیل میدادند، در ماجرای غدیر و به اراده الهی، نتوانستند نیات پلید خود را آشکار و عملی سازند. اما در میان جمعیت شبهه افکنی هایی نسبت به اقدام پیامبر انجام میدادند و شخصی به نام «حارث فهری» را تحریک نمودند تا نزد رسول بیاید و علی رغم همه تصریحات حضرت در ضمن خطبه، سؤال کند که آیا آن چه در مورد علی بن ابی طالب (علیه السلام) گفتی از جانب پروردگار بود یا از جانب خود؟ نبی اکرم در پاسخ فرمودند:
«خداوند به من وحی کردهاست و واسطهی بین من و خدا جبرئیل است و من اعلام کنندهی پیام خدا هستم و بدون اجازهی پروردگارم، خبری را اعلام نمیکنم.»
حارث که شدت غضب و غیظ نسبت به امیرالمؤمنینعلیه السلام همهی وجودش را گرفته بود گفت: «خدایا اگر آنچه (حضرت) محمد میگوید حق و از جانب تو است، سنگی از آسمان بر ما ببار و یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.»
در پی این سخن، در مقابل دیدگان بهت زدهی حاضران سنگی از آسمان بر سر او فرود آمد و هلاکش گرداند.
«درخواست کنندهای، عذابی را طلب کرد که (آن عذاب( اتفاق افتاد
عذابی که هیچ چیز نمیتواند آن را از حق پوشان دور نماید
عذابی از سوی خداوند صاحب»
مرحوم علامه امینى در کتاب الغدیر خود نیز نام راویان حدیث غدیر را به ترتیب زمان زندگى ذکر کـرده اسـت: